جوک تازه-اس ام اس-عکس-همه چیز
؟ :|
چهار شنبه 30 بهمن 1392 ساعت 14:2 | بازدید : 832 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

موضوعات مرتبط: عکس خنده دار , ترول , ,

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


ادمین *
چهار شنبه 30 بهمن 1392 ساعت 13:59 | بازدید : 976 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﺍﺩﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺸﺮﯼ

ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ 24 ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺸﺮﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﻮﻝﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻧﺪ؟؟؟

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﺩﻣﯿﻦ ﺗﻮﯼ ﺗﻘﻮﯾﻢﻧﯿﺴﺖ؟؟؟؟

ﺍﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﻗﻄﻌﻪ ﺍﺩﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ؟؟؟؟

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﭘﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻇﻠﻢ ﻭﺍﺭﺩﻩ ﺑﻪﺍﺩﻣﯿﻦ ﻫﺎ ﻫﺴﺖ...

ﭼﻮﻥ ﺍﻧﻬﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ

ﭘﺴﺖ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ یـه کامـنت خشـکو خـالیم نمیدین :|

یه همـچین ادمین خوبی دارین قدرشو نمیدونین من جای شما بودم ادمینو بــوس میکــردم :

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


دانلود اهنگ جدید امیر تتلو به نام بیخیال
جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:24 | بازدید : 768 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

 

برای دانلود کلیک کنید

موضوعات مرتبط: دانلود آهنگ , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


استخاره
جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:23 | بازدید : 1010 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

                             پسره در حال استخاره:

 

                              زن بگیرم یا نگیرم؟؟؟

 

                     آیه های توبه آمد زن نگیری زن نگیری

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


رد پای آبی :دی
جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:21 | بازدید : 905 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

موضوعات مرتبط: عکس خنده دار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دعا *
جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:17 | بازدید : 837 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )
موضوعات مرتبط: عکس خنده دار , ,

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


اهنگ**
جمعه 25 بهمن 1392 ساعت 19:16 | بازدید : 1009 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

هنوز تو شوکه آهنگ گلزار بودیم که فروتن هم آهنگ بیرون داد! دیگه باید منتظر آلبوم حمید معصومی نژاد خبرنگار اعزامی رم باشیم :|

 

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


جووووووووونم *
سه شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 13:59 | بازدید : 827 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

موضوعات مرتبط: عکس خنده دار , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اعتماد ب نفس
دو شنبه 7 بهمن 1392 ساعت 13:12 | بازدید : 532 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

          پسره استاتوس زده  من  یه گوگل برای مغزم میخوام

 

                               یه آنتی ویروس برای دلم

 

       منم نوشتم  یه  فتوشاپم برای کل هیکلت وقیافت بزار تا کلا کامل شی

 

                یعنی اصن یه وضعیه با این اعتماد ب نفس پسرا

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


"غضنفره دیگه"
دو شنبه 7 بهمن 1392 ساعت 13:11 | بازدید : 463 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

غضنفر تا نشست تو اتوبوس یه چک زد تو گوش بغل دستیش!!!!

یارو گفت : دیوونه چته، چرا میزنی؟؟؟؟

غضنفر گفت :

راه طولانیه گفتم یهو  زر زر زیادی نکنی!!!!!!!!!!

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


"باز هم فانتزی"
دو شنبه 7 بهمن 1392 ساعت 13:10 | بازدید : 427 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

یکی از فانتزیام اینه که سر جلسه امتحان بشینم 

بعد با نگاه کردن به سوالات، پاینش بنویسم:

 

"مَردی نَبُوَد فتاده را پای زدن . . . گر دست فِتاده‌ای بگیری مَردی"

بعد برگه رو تحویل بدم برم!!!!!!!!!

(امتحان خیلی طاقت‌فرسا بود، حس محو شدن در افق رو ندارم!!!)

موضوعات مرتبط: جوک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


داستان کوتاه کسب درآمد با اخلاق
دو شنبه 7 بهمن 1392 ساعت 13:10 | بازدید : 333 | نویسنده : محسن حاجیان | ( نظرات )

وقتی شما به شهر نیویورک سفر کنید

جالب ترین بخش سفر شما هنگامی است که پس از خروج از هواپیما و فرودگاه

قصد گرفتن یک تاکسی را داشته باشید

اگر یک تاکسی برای ورود به شهر و رسیدن به مقصد بیابید شانس به شما روی آورده است.

اگر راننده ی تاکسی شهر را بشناسد و از نشانی شما سر در آورد با اقبال دیگری روبرو شده اید.

اگر زبان راننده را بدانيد و بتوانيد با او سخن بگوييد بخت يارتان است و اگر راننده عصباني نباشد

با حسن اتفاق ديگري مواجه هستيد. خلاصه براي رسيدن به مقصد بايد از موانع متعددي بگذريد.

هاروي مك كي مي گويد: روزي پس از خروج از هواپيما، در محوطه اي به انتظار تاكسي ايستاده بودم كه

ناگهان راننده اي با پيراهن سفيد و تميز و پاپيون سياه از اتومبيلش بيرون پريد

خود را به من رساند و پس از سلام و معرفي خود گفت: لطفا چمدان خود را در صندوق عقب بگذاريد.

سپس كارت كوچكي را به من داد و گفت: لطفا به عبارتي كه رسالت مرا تعريف مي كند توجه كنيد.

بر روي كارت نوشته شده بود: در كوتاه ترين مدت، با كمترين هزينه، مطمئن ترين راه ممكن و در محيطي دوستانه شما را به مقصد مي رسانم.

من چنان شگفت زده شدم كه گفتم نكند هواپيما به جاي نيويورك در كره اي ديگر فرود آمده است.

راننده در را گشود و من سوار اتومبيل بسيار آراسته اي شدم.

پس از آنكه راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من كرد و گفت: پيش از حركت، قهوه ميل داريد؟

در اينجا يك فلاسك قهوه معمولي و فلاسك ديگري از قهوه مخصوص براي كسانيكه رژيم تغذيه دارند، هست.

گفتم: خير، قهوه ميل ندارم، اما با نوشابه موافقم.

راننده گفت: در يخدان هم نوشابه دارم و هم آب ميوه.

سپس با دادن يك بطري نوشابه، حركت كرد و گفت: اگر ميل به مطالعه داريد مجلات تايم، ورزش و تصوير و آمريكاي امروز در اختيار شما است.

آنگاه، بار ديگر كارت كوچك ديگري در اختيارم گذاشت و گفت: اين فهرست ايستگاههاي راديويي است كه مي توانيد از آنها استفاده كنيد.

ضمنا من مي توانم درباره بناهاي ديدني و تاريخي و اخبار محلي شهر نيويورك اطلاعاتي به شما بدهم و اگر تمايلي نداشته باشيد مي توانم سكوت كنم.

در هر صورت من در خدمت شما هستم.

از او پرسيدم: چند سال است كه به اين شيوه كار مي كنيد؟

پاسخ داد: دو سال.

پرسيدم: چند سال است كه به اين كار مشغوليد؟

جواب داد: هفت سال.

پرسيدم: پنج سال اول را چگونه كار مي كردي؟

گفت: از همه چيز و همه كس، از اتوبوسها و تاكسي هاي زيادي كه هميشه راه را بند مي آورند، و از دستمزدي كه نويد زندگي بهتري را به همراه نداشت مي ناليدم.

روزي در اتومبيلم نشسته بودم و به راديو گوش مي دادم كه وين داير شروع به سخنراني كرد.

مضمون حرفش اين بود كه مانند مرغابيها كه مدام واك واك مي كنند، غرغر نكنيد، به خود آييد و چون عقابها اوج گيريد.

پس از شنيدن آن گفتار راديويي، به پيرامون خود نگريستم و صحنه هايي را ديدم كه تا آن زمان گويي چشمانم را بر آنها بسته بودم.

تاكسيهاي كثيفي كه رانندگانش مدام غرولند مي كردند، هيچگاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبي نداشتند.

سخنان وين داير، بر من چنان تاثيري گذاشت كه تصميم گرفتم تجديد نظري كلي در ديدگاهها و باورهايم به وجود آورم.

پرسيدم: چه تفاوتي در زندگي تو حاصل شد؟

گفت: سال اول، درآمدم دوبرابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسيد.

نكته اي كه مرا به تعجب واداشت اين بود كه در يكي دو سال گذشته

اين داستان را حداقل با سي راننده تاكسي در ميان گذاشتم اما فقط دو نفر از آنها به شنيدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال كردند

بقيه چون مرغابيها، به انواع و اقسام عذر و بهانه ها متوسل شدند و به نحوي خود را متقاعد كردند كه چنين شيوه اي را نمي توانند برگزينند.

شما، در زندگي خود از اختيار كامل برخورداريد و به همين دليل نمي توانيد گناه نابسامانيهاي خود را به گردن اين و آن بيندازيد.

پس بهتر است برخيزيد، به عرصه پر تلاش زندگي وارد شويد و مرزهاي موفقيت را يكي پس از ديگري بگشاييد.

دنيا مانند پژواك اعمال و خواستهاي ماست.

اگر به جهان بگويي: سهم منو بده...

دنيا مانند پژواكي كه از كوه برمي گردد، به تو خواهد گفت: سهم منو بده... و تو در كشمكش با دنيا دچار جنگ اعصاب مي شوي.

اما اگر به دنيا بگويي: چه خدمتي برايتان انجام دهم؟، دنيا هم به تو خواهد گفت: چه خدمتي برايتان انجام دهم؟

پایان


جایزه تحویل

جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی

با لباس ژنده و پرگرد و خاک و دست و صورت کثیف، خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید.

چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود.

او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ و تازه خیره شد.

اما بی پول بود. بخاطر همین دو دل بود که پرتقال را به زور از میوه فروش بگیرد یا آن را گدائی کند.

دستش توی جیبش تیغه چاقو را لمس می کرد که به یکباره پرتقالی را جلوی چمشش دید.

بی اختیار چاقو را در جیب خود رها کرد و....پرتقال را از دست مرد میوه فروش گرفت.

میوه فروش گفت : بخور نوش جانت ، پول نمی خواهم

سه روز بعد آدمکش فراری باز در جلو دکه میوه فروش ظاهر شد.

این دفعه بی آنکه کلمه ای ادا کند ،صاحب دکه فوراً چند پرتقال را در دست او گذاشت

فراری دهان خود را باز کرده گوئی میخواست چیزی بگوید

ولی نهایتاً در سکوت پرتقال ها را خورد و با شتاب رفت.

آخر شب صاحب دکه وقتی که بساط خود را جمع می کرد

صفحه اول یک روزنامه به چشمش خورد

میوه فروش مات و متحیر شد وقتی که عکس توی روزنامه را شناخت

عکس همان مردی بود که با لباسهای ژنده از او پرتقال مجانی میگرفت

زیر عکس او با حروف درشت نوشته بودند قاتل فراری و برای کسی که او را معرفی کند نیز مبلغی بعنوان جایزه تعیین کرده بودند.

میوه فروش بلافاصله شماره پلیس را گرفت

پلیس ها چند روز متوالی در اطراف دکه در کمین بودند

سه چهار روز بعد مرد جنایتکار دوباره در دکه میوه فروشی ظاهر شد

با همان لباسی که در عکس روزنامه پوشیده بود .

او به اطراف نگاه کرد، گوئی متوجه وضعیت غیر عادی شده بود.

دکه دار و پلیس ها با کمال دقت جنایتکار فراری را زیر نظر داشتند.

او ناگهان ایستاد و چاقویش را از جیب بیرون آورده و به زمین انداخت

و با بالا نگهداشتن دو دست خود به راحتی وارد حلقه محاصره پلیس شده و بدون هیچ مقاومتی دستگیر گردید.

موقعی که داشتند او را می بردند

زیر گوش میوه فروش گفت : " آن روزنامه را من پیش تو گذاشتم، برو پشتش را بخوان .

سپس لبخند زنان و با قیافه کاملاً راضی سوار ماشین پلیس شد.

میوه فروش با شتاب آن روزنامه را بیرون آورد و در صفحه پشتش، چند سطر دست نویس را دید که نوشته بود :

من دیگر از فرار خسته شدم از پرتقالت متشکرم .

هنگامی که داشتم برای پایان دادن به زندگیم تصمیم میگرفتم

نیکدلی تو بود که بر من تاثیر گذاشت .

بگذار جایزه پیدا کردن من ،جبران زحمات تو باشد.

موضوعات مرتبط: متفرقه , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

از وب سایت ما راضی هستید؟

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جوک تازه-اس ام اس-عکس-مطالب فیسبوکی و آدرس sms2014.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 618
:: کل نظرات : 46

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 134

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 33
:: باردید دیروز : 276
:: بازدید هفته : 419
:: بازدید ماه : 481
:: بازدید سال : 36787
:: بازدید کلی : 131276